پارت دوم رمان ایدل من

پارت دوم رمان ایدل من:

بعد از تموم شده کنسرت طرفدارا شروع به ناپدید شدن کردن منم راه افتادم برم خونه تو راه بودم که یهو یونجین و دیدم پسر خالمه

یون: به به سلام خانم ا/ت از این طرفا نگو که رفته بودی کنسرت بی تی اس؟

+: اوم اره رفته بودم مشکل داری؟

یون: نه بابا مشکل چی خوش گذشت ما رو نمیبینی خوشحالی؟

+: اره خیلی خوب بود

یون: تنها میخوای بری خونه بیا بریم من میرسونمت

+: مرسی

رفتیم سوار ماشین یونجین شدیم تو راه کلی حرف زدیم و شوخی کردیم، یهو چهره ی یونجین تیره شد

+: چیزی شده یونجین؟

یون: نه چیزی نیست، رسیدیم شببخیر (با لحنی سرد گفت)

+: باشه شب خوش

رفتم خونه لباسامو عوض کردم و رفتم تو تختم و سعی کردم بخوابم ولی چون فردا دانشگاه داشتم ولی خوابم نمیبرد همش به بی تی اس فکر میکردم.

به اینکه اعضا چقدر کیوت و هات بودن.

+: قربونشون برم

بعد از چند مین خوابم برد

(ویو فردا صبح)


زود از خواب پاشدم و اماده شدم و رفتم دانشگاه

تو سالن دانشگاه بودم که یهو ماریا رو دیدم سریع اومد سمتم

ماریا: سلام عزیزم صبح بخیر چخبر؟

+:سلام گلم صبح تو هم بخیر

ماریا: فیلم گرفتی از کنسرت برام؟

+: معلومه که گرفتم برات میفرستمشون

ماریا: قربونت بشم عشقم (محکم بغلم کرد)

+: اوی باشه ولم کن ای

بعد از چند ثانیه ولم کرد

+: اوی قربون دستت داشتم خفه میشدم (با گیجی گفت)

رفتیم با هم سر کلاس

(ویو بعد از دانشگاه)

دانشگاه تموم شد رفتم خونه با خستگی لباسامو عوض کردم و اماده شدم برم سر کارم توی رستوران

بعد از اینکه رسیدم رستوران پول اسنپ و دادم رفتم سر کار که مدیر رستوران اومد......

ادامه دارد...

(این پارت و زیاد نوشتم منتظر پارت سوم باشید چون قراره خیلی جالب باشه عزیزانم 😜)
دیدگاه ها (۰)

پارت سوم رمان ایدل من

پارت چهارم رمان ایدل من

پارت اول رمان ایدل من

تک پارتی جدید جونگکوک 🙂

معذرت دیر شد مامانم کارم داشت

{مافیای من}{پارت ۴}داشتن حرف میزدن که یهو جیهوپ اومد داخل ☆ر...

سلام فیک جدید به همراه انجام فیک قبلی اسلاید ۲ تو سولی می‌فه...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط